×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

سونای

؟؟؟

× شعر
×

آدرس وبلاگ من

asmar.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/sevil m1351

Access to the friends list is not allowed for anyone

افکار کودکانه

می دونستم چقدر دوسم داره ولی دیگه گول اشکهای منو نمی خورد خانم معلم هم اسم من بود می دونست می خوام در آینده خلبان بشم می دونست به اندازه دنیا دوسش دارم ولی نمره های 15،14 و حتی نمره های تک من ماًیوسش می کرد دیگه از من درس نمی پرسید مشقهای منو خط نمی زد اون روز بارون باریده بود سر تا پام خیس بود می لرزیدم ولی برای آشتی یک سیب قرمز و درشت با خودم آورده بودم باز انگار منو ندید ناامید شدم آروم رفتم سر جام نشستم می دید که از روی ناراحتی دارم مژه هامو می کنم ولی خودداری کرد حرفهای چند روز قبل تو ذهنم مرور می شد بچه ها زمین با سرعت زیاد و باور نکردنی هم دور خودش و هم دور خورشید می چرخد ، پس می رم بالای یه بلندی با اون سرعتی که زمین داره معلوم نیست کجا می افتم دیگه برام موندن توی جنگلهای تاریک و ترسناک معنی نداشت
وقتی بهوش آمدم به شدت احساس درد می کردم دستو پام شکسته بود ولی مات و مبهوت به همه نگاه می کردم جالب این که همه را می شناختم مادرمو می دیدم که گریه می کرد و تو سرو کله خودش می کوبید
باورم نمی شد من باید خیلی دورتر از اینجا می افتادم 
به من بگید چرا ؟ 
چهارشنبه 19 بهمن 1390 - 6:17:06 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 19 بهمن 1390   7:36:51 PM

yasha chokh gozalidi

آمار وبلاگ

18531 بازدید

2 بازدید امروز

29 بازدید دیروز

67 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements